تحولات منطقه

انسیه موسویان: نشست نقد و بررسی مجموعه «حرفی بزرگتر از دهان پنجره» سروده لیلاکردبچه شامگاه جمعه در خانه فرهنگ و هنر باغ آینه کرج برگزار شد.

 شاعرانی که جامعه خود را می شناسند می توانند به سخنگویان اجتماع بدل شوند
زمان مطالعه: ۱ دقیقه


در این نشست که با حضور جمعی از شاعران و علاقه مندان به شعر از جمله علی عبداللهی، رحیم رسولی و محمدآشور برگزار شد، نخست سامان اصفهانی منتقد به بیان دیدگاه های خود درباره این کتاب پرداخت و گفت: پیوند ابرمعناهایی چون تنهایی، ترس و مرگ با خصوصی انگاری های شاعر باعث وجود خودانگاره هایی در شعر می شود که به عینی شدن هستی ذهنی شاعر یاری می رساند.
وی با بیان این که شعر لیلاکردبچه در کل ماهیتی رمانتیک دارد، تأکید کرد: این بار عاطفی با روحیه زنانه خوبی که در شعر وجود دارد، توانسته است دغدغه های زنی را که در ایران امروز زندگی می کنند، بیان کند.
اصفهانی با اشاره به برخی انگاره های منفی درباره شعر این شاعر گفت: او توانسته است سطرها و واژه هایی را که شاعران گذشته ما که به حد اسطوره ای رسیده اند در خدمت نشان دادن حس و هستی ذهنی خود درآورد. برای مثال سطر معروف "من سردم است " فروغ آنچنان معروف است که ارجاع دادن به آن نوعی توهین به شعور مخاطب محسوب می شود، اما همین سطر در شعر این شاعر به گونه ای استفاده شده است که از پس این سطرها و بندها، لیلاکردبچه سربر می آورد.
شاعرانی که سخنگوی اجتماع می شوند
آرش شفاعی دیگر منتقد این نشست بود که با تقسیم بندی شاعران به دوگروه گفت: گروهی هستند که بر حسب استعداد و ذوقی که دارند شعری می نویسند و ممکن است برخی بیت ها و سطرهای شعر آنان دلنشین هم باشد و در یادها بماند، اما سطح این گروه در همین حد است، اما گروهی دیگر از شاعران هستند که به واسطه آشنایی با سنت های فرهنگی و اجتماعی جامعه خود و نزدیک بودن با ذهن و زبان مردمی که در کنارشان زندگی می کنند، ظرفیت بدل شدن به سخنگویان جامعه را دارند و مجموعه «حرفی بزرگتر از دهان پنجره» شاعری را معرفی می کند که در این مسیر در حال حرکت است.
شفاعی با انتقاد از رواج برخی شعرهای شبه روشنفکرانه و شعاری که تنها ادعای حمایت از حقوق زنان یا طبقات سرکوب شده را دارند، گفت: روشنفکری که جسارت بازتعریف خود و جامعه خود و افشای سطوح مختلف اقتدار در خانواده، اجتماع و جهان را ندارد، عمل روشنفکرانه ای انجام نداده است، چون روشنفکری با نقد اجتماعی و فلسفی مداوم خود و جامعه تلازم دارد.
به گفته وی ماگاهی با شعرهایی روبروییم که اگر چه ادعای حمایت از حقوق زنان را دارند اما در عمق، به تقویت دیدگاه مردسالار منجر می شوند اما در این مجموعه بدون این که شاعر، پشت شعاری پنهان شود، وضعیت زن مورد توجه شاعر است .
وی با برشمردن برخی مضمون های مشترک در شعرهای کردبچه گفت: نتیجه ای که شاعر از بازخوانی اجتماع می گیرد، تبیین یک نوع بحران است و او در تشریح و تبیین این بحران به نتیجه ای نیچه وار می رسد .
دبیر سرویس ادب و هنر روزنامه قدس، شعر لیلا کردبچه را شعری تلخ و درد آیین توصیف کرد و گفت: از آن جایی که ذات جامعه ایرانی، تلخی را بیشتر می پسندد شعرشاعرانی چون کردبچه، امکان و ظرفیت اقبال و فهم عمومی بیشتری دارد و چون در شعرهایش فارغ از موضوع به موضع جامعه نزدیک است، این ظرفیت در شعر او دوچندان می شود.
مواجهه مستقیم با واقعیت
ستارجانعلی پور، شاعر و منتقد دیگری بود که درباره این مجموعه سخن گفت و با اشاره به سابقه عاطفی و ذهن گرای انسان شرقی گفت: در برخی نمونه های موفق، شاعر با واقعیت و پدیده های پیرامونش به طور مستقیم مواجه شده است و تجسم آن چیزی که بازسازی شده در ذهن مخاطب، روشن و خوشایند است، چرا که در اینجا ذهن شاعر به گونه ای عمل کرده است که هم فاعل است و هم مفعول و ذهن دورویه خود را به خوبی نشان می دهد.
به گفته وی توفیق شاعر در شعرهای موفقش به این دلیل است که با رویه سخت و واقعی واقعیت روبرو شده و به جای درون گرایی شرقی به تفکر پناه برده است .
جانعلی پور با برشمردن گروه دیگری از سروده های شاعر گفت: در اینجا با فضایی خاکستری روبروییم چرا که شاعر دیگر منتقد نیست و هرچند امکانات اعتراض در متن وجود دارد با متنی خنثی روبروییم که تأثیرگذار نیست.
وی غالب شدن هیجانات و عصبیت های درونی، من محوری و تو محوری های منجر به اطناب و لحن یکنواخت را از جمله ضعف های برخی شعرهای شاعر دانست و در عین حال تصریح کرد: ما در این مجموعه باشاعری روبروییم که میدان دید، دارد ولی میدان دید او کاملاً مشخص است.
تنهایی انسان معاصر
علیرضا عباسی شاعر، منتقد و مجری نشست نیز با بیان این که در این مجموعه می توان موضع گیری درباره زن به عنوان یک موجود آسیب پذیر اجتماع را دید گفت: در این شعرها، تنهایی انسان معاصر و اضطراب مدرنیته و تفکر انتقادی نسبت به رنج های جهان امروز، دیده می شود.
وی با تحسین این که شعرهای کردبچه ادعای انجام کاری را ندارد، این سؤال را مطرح کرد که چرا با وجود داشتن قابلیت صراحت درباره مسایل اجتماعی شاعر، وارد این حوزه نمی شود.
وی با مطرح کردن موضوع رابطه بیان و ساختار شعر گفت: زبان شاعر با بن مایه های فکری اش همگون است، درحیطه عاطفی زبان خوبی دارد، اما اگر مواجهات شاعر بعداً اجتماعی شود دیگر این زبان را نمی توان پذیرفت.
علی عبداللهی، شاعر و مترجم نیز در صحبت های کوتاهی، با اشاره به برخی ویژگی های مثبت مکتب رمانتیسم از رواج نوعی رنج مویه در شعر شاعران معاصر انتقاد کرد .
وی در خصوص این مبحث که شعر لیلا کردبچه در حد تبیین بحران های پیرامونی اش باقی مانده و به ارایه راهکار نرسیده است، گفت: وظیفه شاعر و متفکر لزوماً ارایه پاسخ نیست، آنچه وظیفه شاعر و اندیشمند است نشان دادن مسأله و طرح پرسش است و یافتن پاسخ وظیفه مخاطب است.
در پایان این نشست که با شعرخوانی شاعر از شعرهای مجموعه منتشر نشده اش همراه بود، لیلاکردبچه با تشکر از حاضران در نشست در خصوص محافظه کاری شاعر در برخی شعرهایش گفت: شرایط اجتماعی و موضوع ممیزی خواه ناخواه شاعر را به سمت محافظه کاری پیش می برد و در قضاوت درباره این موضع باید این شرایط را نیز در نظر گرفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha